امرداد 101

پنجشنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۱ | ۷:۳۹ بعد از ظهر

چنان از زندگی سیرم که کاش امشب چنان میرفتم که انگار هیچگاه نبوده‌ام. سیرم از زندگی و اتصالی به دنیا ندارم. آنچنان جان به لبم کرده که همه اینده جلوی چشمانم سیاه است مثل زغال…زغال سوختن ِ دمادم خودم….
چندان که گفتم غم با طبیبان
درمان نکردند مسکین غریبان…

دسته‌بندی نشده | نوشته شده توسط پریسا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *