اردیبهشت 98

پابرهنه بر زمین زندگی

جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۸ | ۱۰:۵۷ بعد از ظهر
وقتی بی هیچ فهمی از کنار خیابان‌ها و ادم‌ها و روایات عبور می‌کنیم…وقتی بر تعداد سفرهایمان چون شمارنده‌های دیجیتال می‌افزاییم این ماییم که مصرف می‌شویم…من دور ریخته‌ام هرچه که مرا مصرف کند..کتاب باشد …فیلم باشد …روایت باشد…ادم‌ها باشند…
من محتاج خواندن و درک کردن و درک شدنم…از آن جنس که بینشی به تو می‌دهد..دنبال بالارفتن اعداد نیستم دنبال کیفیت‌ها میگردم…مدت‌هاست در هیچ قابی نمی‌ایستم مگر قابی که برای آن ایثار کرده باشم…از چیزی عبور نمیکنم مگر اینکه به قدر وسع فهمیده باشمش…من دلم میخواد همه‌ی این چیزهای دم دستی را بفهمم…تمام واژه‌ها و کتاب‌های جهان برای شما باشد…من دلم میخواهد همین خودم بودن را درک کنم … دلم میخواهد خط به خط آدم‌هایی که دوستشان دارم را …تمام خطوط چهره و بدنشان و روحشان را بفهمم…دم میخواهد همین پادکستی که دیروز گوش کردم را هزار بار گوش کنم و این فیلمی که دیدم را چندین بار ببینم…این چند خط را بارها بخوانم..دلم میخواد آلبوم فریاد را ده بار دیگر افزون بر تمام ده باری که تا به حال گوش کرده‌ام گوش کنم …
من محتاج فهمیدن و فهمیده شدنم نه مصرف کردن و مصرف شدن…

دسته‌بندی نشده | نوشته شده توسط پریسا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *